«
محرم شد
»
دوباره قافیهی مصرعی محرم شد
روان ز چشمه قلبم شراب زمزم شد
صدای چکچکهی اشک های یک سقا
دوباره ذکر دلم، ذکر یا محرم شد
دوباره اشک فشاند و دوباره اشک چکید
روان دوباره اشک غمت در دلم، دمادم شد
دوباره سینه زنی در دلم به راه افتاد
دوباره قلب و زبان و نگاهم همدم شد
همین که ذکر نمودم غریب مادر را
دوباره سهم نگاهم فراتی از غم شد
1391/8/21